جوجه چاق با الاغی بزرگ با شورت سفید روی زمین خوابیده است. سبزهای با جورابهایی که او را آزار میدهد، بیدمشک پرمویش را خودارضایی میکند. و سپس سبزه روی صورت خانم چاق می نشیند و دوست دخترش بیدمشک تراشیده اش را می لیسد و زبانش ماهرانه کلیشه او را نوازش می کند. ارگاسم از کونیلینگوس
اگر قرار است تقلب کنم، با این یکی خواهد بود.)
دختران؟
لعنت به من هم اینطوری هرکی
ویکا، دوست داری؟
آن مرد واقعاً نمیخواهد آن خانم را بفرستد، بنابراین به طور خودکار آن را از بین برد! من هیچ تمایل یا نبوغ خاصی متوجه نشدم. شاید او خانم های این نوع را دوست ندارد؟ من شخصاً خانمهای برجسته و بزرگتر را دوست دارم!
من می خواهم دیک بزرگتر از او داشته باشم
♪ من دوست دارم جذابیت های شما را ببینم ♪
خب ظاهراً خیلی می خواستند مادرشان را بفرستند، بنابراین او برادر / پسرشان را لعنت کرد، نمی دانم اسمش را چه بگذارم، اما با قضاوت بر اساس ناله های هر دو طرف آنها این جنس را بسیار دوست دارند. اگرچه در اصل ، چرا تعجب می کنید اگر برادر چنین یدایی است ، پس مطمئناً رابطه جنسی با او باید هر دو طعم داشته باشد ، و اینطور شد. من تعجب می کنم که پدرم شرکت نکرد، زیرا همیشه این اتفاق می افتد.
من تو را میخواهم، تو مرا میخواهی؟